خرداد ماه است.هوا در استکهلم بهاری است. هوا روشن شده و باید بیدار شوی،قبلا از اینکه چشمهایت را بگشایی، بوی برگ های تازه و هوایی سبک را استشمام می کنی،صدای پرندگان و خش خش برگهای رقصنده در عبور باد به شما حسی شبیه بودن در کلبه ای جنگلی را القاء می کند. اما واقعیت این است که شما در مرکز شهر استکهلم هستی،جایی که انگار قرار نیست نا آرام باشد.
از خانه که بیرون می روی،در روزنامه عکسهایی از آتش سوزی و ناآرامی در شهر را می بینی! تعجب می کنی! من که چیزی حس نکردم. رادیو سوئد می گوید:"...استکهلم زیر آتش ناآرامی و شورش جوانان می سوزد... و ادامه می دهد...
ساکنان استکهلم امروز هم وقتی از خواب بیدار شدند با بقایای شورش و آتش سوزی در چندین نقطه شهر روبرو شدند.از جمله در شیستا یک مدرسه طعمه حرق شد. در الوشو، اداره پلیس به آتش کشیده شد و چندین اتومبیل در محله های دیگر نیز سوختند. از جمله در محلهی رینکبی و ولینگبی و تنستا، ناآرامی گزارش شده است. پلیس ١٣ نفر را در چریان این شورش ها دستگیر کرده است.
شرکتهای بیمه تخمین میزنند که تنها خسارت اتومبیلهای آتش گرفته، سر به میلیونها کرون بزند.سخنگوی شرکت بیمهی ایف میگوید که تا کنون نزدیک به ٢٥ تقاضای خسارت اتومبیل بدست آنها رسیده است. او تاکید میکند که برای دریافت بیمه آتش سوزی، باید اتومبیل حداقل نیمهی بیمهی کامل را دارا باشد. او تاکید میکند که تنها بیمه ترافیک، یا بیمه شخص ثالث کافی نیست و باید بیمه تکمیلی آتش سوزی نیز داشته باشند..."
به نظرم کمی اغراق می کنند یا معنای شورش را نمی دانند. در یکی از محله های استکهلم چند ماشین را شبانه آتش زده اند، به نظر بیشتر یک تفریح شبانه برای جوانانی می آید که عموما بیکارند و یا اعتراض های مبهمی دارند، چرا که در سوئد اگر بیکار هم باشی ،دولت سرپناه و پول تو جیبی ماهیانه ای به شما می دهد تا لنگ نیازهای اولیه زندگی نمانی، اگر زندگی بهتری می خواهی ، باید کار کنی!
اما نکته قابل توجه این است که همین خشونت های محدودی هم که بیشتر شبیه تئاتر شورش است با جدیت از طریق رسانه ها دنبال می شود و دلایل آن بررسی می شود. هیچکس پیش داوری نمی کند، پلیس اوضاع را کنترل می کند ولی فضا را پلیسی نمی کند، رسانه ها به بازتاب حادثه می پردازند ولی جوانان را تحریک نمی کنند، جالب این است که مناظره هایی بین اهالی و مسئولان برگزار می شود و همه به دنبال راه حل می گردند، در این فضای شورش و التهاب همه آرام با هم بحث می کنند!
راز موفقیت ملتی که می خواهند پیشرفت کنند، صداقت،تلاش و بردباری است. مشخصه ای که سوئدی ها دارند. مهاجرانی هم که به سوئد آمده اند این واقعیت را درک کرده اند. شاهد من هوای سرد و کشنده و تاریک زمستان های سوئد است که کافی است تا هر مهاجری را فراری دهد اگر زیبایی و آرامش جامعه پویای سوئد را درک نکرده باشد. راستی تا کنون زمستان در سوئد بوده اید. جایی که شب که می خوابی تاریک است و صبح که با صدای زنگ ساعت بیدار می شوب باز هوا تاریک است. نه صدای پرنده ای می آید نه بوی تازه درخت، اینجا زمستان است و به راستی سقف آسمان کوتاه و درختان اسکلتهای بلورآجین.
این عکس از آتش سوزی شب گذشته در شیستا استFoto: Scanpix/Pablo Dalence/Sveriges Radio